تمام چیزی که برا خوشبختی نیاز دارم یه دیواره با یه زمین صاف جلوش ...
بایگانی
- فروردين ۱۴۰۴ (۳)
- آبان ۱۴۰۳ (۱)
- مهر ۱۴۰۳ (۱)
- شهریور ۱۴۰۳ (۱)
- خرداد ۱۴۰۳ (۲)
- ارديبهشت ۱۴۰۳ (۱)
- فروردين ۱۴۰۳ (۱)
- ارديبهشت ۱۴۰۰ (۱)
- فروردين ۱۴۰۰ (۳)
- آذر ۱۳۹۹ (۱)
- آبان ۱۳۹۹ (۵)
- مهر ۱۳۹۹ (۱)
- مرداد ۱۳۹۹ (۲)
- خرداد ۱۳۹۹ (۱)
- فروردين ۱۳۹۹ (۲)
- اسفند ۱۳۹۸ (۱۰)
- بهمن ۱۳۹۸ (۳)
- دی ۱۳۹۸ (۱)
- آذر ۱۳۹۸ (۱)
- آبان ۱۳۹۸ (۱)
- مهر ۱۳۹۸ (۴)
- مرداد ۱۳۹۸ (۱)
- خرداد ۱۳۹۸ (۱)
- ارديبهشت ۱۳۹۸ (۸)
- فروردين ۱۳۹۸ (۴)
- اسفند ۱۳۹۷ (۴)
- بهمن ۱۳۹۷ (۷)
- دی ۱۳۹۷ (۳)
- آذر ۱۳۹۷ (۲)
- آبان ۱۳۹۷ (۱)
- مهر ۱۳۹۷ (۱)
- شهریور ۱۳۹۷ (۳)
- مرداد ۱۳۹۷ (۱)
- خرداد ۱۳۹۷ (۱)
- فروردين ۱۳۹۷ (۳)
- اسفند ۱۳۹۶ (۲)
- دی ۱۳۹۶ (۳)
- آذر ۱۳۹۶ (۳)
- آبان ۱۳۹۶ (۶)
- مهر ۱۳۹۶ (۱۰)
- شهریور ۱۳۹۶ (۱)
- تیر ۱۳۹۶ (۲)
- خرداد ۱۳۹۶ (۲)
- اسفند ۱۳۹۵ (۱)
- بهمن ۱۳۹۵ (۱)
- دی ۱۳۹۵ (۵)
- مهر ۱۳۹۵ (۱)
- دی ۱۳۹۴ (۱)
آخرین مطالب
- ۰۴/۰۱/۱۷اپلای ژاپن
- ۰۴/۰۱/۰۹خواسته سال ۴۰۴
- ۰۴/۰۱/۰۹تحلیل سال ۱۴۰۳
- ۰۳/۰۸/۲۶شروع فصل جدید
- ۰۳/۰۷/۱۴تصمیم گیری دکتری در فلش
- ۰۳/۰۶/۰۷تابستان ۱۴۰۳
- ۰۳/۰۳/۱۳کابوس های ناشی از محیط کاری رو مخ
- ۰۳/۰۳/۱۱احساس تلخ
- ۰۳/۰۲/۰۷سخت ترین کار دنیا
- ۰۳/۰۱/۲۳جمع بندی سال ۱۴۰۲
پیوندهای روزانه
پیوندها
چند دقیقه پیش کتابو تموم کردم. خیلی دوستش داشتم. خیلی شادم. متحیرم که چقدر کتاب خوندن میتونه به آدم کمک کنه که بینش درستی پیدا کنه و جواب سوالای بزرگشو پیدا کنه.
با تموم کردن بعضی کتابا آدم حس می کنه یه تفاوت بزرگی درش ایجاد شده.
این کتاب برا من مثل یک سفر بود. یه سفر شیرین و دلپذیر.
یه خوبی این سفرای کتابی این طوریه که برگشت نداره! میری به یه جای قشنگتر و بهتر و برای همیشه می مونی تا وقتی که باز بری یه جای قشنگتر تر! وقتی که wisedomی رو به دست میاری میشه گفت برای همیشه با تو می مونه.
خدایا به خاطر نعمت کتاب و لذت کتابخوانی از تو بی نهایت سپاس گزارم.
تصورش برام سخته آدمایی که تشنه فهمیدن و دانستن نیستن چطور زندگی می کنن! اما تجربه نشونم داده که احتمالا اکثر مردم این طوری نیستن.
حس خیلی خوبی دارم. حس آروم بودن. حس in controle بودن. حس اینکه می دونم چی میخوام و دارم کجا میرم. حس عجله نداشتن و هول نبودن! حس اطمینان!
خدایا ازت خیلی خیلی ممنونم که این حسای خوبو دارم تجربه میکنم.
چقدر یه زمانی به خودم فشار می آوردم تا به این وضعیت برسم! مثل همون به یادآوردن شده که باید چند لحظه فاصله انداخت، خودش به ذهن میاد! رهاش کردم و به زندگیم رسیدم و خودش اتفاق افتاد!
خدایا خیلی خیلی ازت سپاس گزارم. باش؟! ماچ
۱. من همیشه لوبیا کم میارم دفه دیگه لوبیا خواستم بذارم بیشتر بذارم ea
۲. نخودم همیشه زیاد میارم. نصف لیوان یا یه کاسه سفید نخود کافیه. نخود چیز خوشمزه ای نیس وقتی دوس ندارم هی جو نگیرتم کلی بذارم!
۳. نخود لوبیا ۱ الی ۲ روز خیس میخوره. یه هفته بذاری خراب میشه خب! اینقدم نیاز به برنامه ریزی و آینده نگری نداره. حتی بعد ۱ روز کاملا آماده پختنه.
+ خدا خیر این نی نی سایت بده که جواب همه سوالات من در زندگانی توش هست!
من امروز تصمیم گرفتم علیرغم حس پخی نبودن و ناامیدی و سرافکندگی که دارم ادامه بدم و هر روز کمی تمرین کنم تا ۵ سال دیگه یه حرفه ای به تمام معنا بشم ایشالا! اون بلوز زرد بالاخره تسلیم میشه ولی من اینقد ادامه میدم که بذارمش تو جیبم!!
شاید تمرین و اقدامات من کافی نبوده نه؟! باید کلوپ میرفتم تمرین واقعی میکردم خط زدن کارای قبلی چه فایده ای داره؟! تکرار غلط غولوطای خودم!