حال بد بد خیلی خیلی بد
با اینکه چهارشنبه قرص های مفرح رو خوردم هنوز بهم اثر نکرده فردا زنگ میزنم دکترشو فحش میدم
خیلی غمگینم حالم حسابی خیلی خیلی بد بد بده
و نمی دونم چه کار باید بکنم
حسابی غم و اندوه منو فرا گرفته
انگار یک برگ پاییزی تو باد هستم
تنها خوبیش اینه که الان میفهمم شاید دچار افسردگی هستم و شاید حتی با دارو و روان درمانی هم خوب نشم
شاید لازم باشه با همین حالم تا آخر عمرم زندگی کنم
و هیچ کدوم اینا دیگه مثل موقه قدیم ناراحتم نمیکنه یا حتی مثل موقه نوجوانی گیج نمیشم. چون دیگه ارزش زندگی رو فهمیدم. خیلی مهمه که این زندگی رو زندگی کنی حتی خوب زندگی کنی. چون تنها بلیطیه که داری.
و اگه خودکشی کنی بعدش نشونت میدن که چقد خوب میتونستی باشی چه اتفاقای باحالی در انتظارت بوده و تو حسرت و افسوس میخوری.
هیچ آدمی نیست که بعد خودکشی خوشحال باشه.
در نهایت کارام مهمه. شاید اوضاع بهبود پیدا کنه. شایدم همین طوری بمونه. ما من به امید اون شانسی که برای تغییر وجود داره ادامه میدم.
و دیگه از خودم انتظار ندارم مثل آدما دیگه احساس شادی و شادابی کنم. اگه همه ادما روزی ۱۰ ساعت کار میکنن اوکی باریکلا بهشون. اگه من سرعتم اینه دیگه با همین سرعت روزی یکی دو سه ساعت میرم جلو. بهتر از اینه که سرجام وایسم و اجازه بدم مرگ و تباهی منو در خودش ببلعه.
هفته قبل شعا رهفته م این بود که آی عشق بیا و گرمم کن . الان احساس سرما نمی کنم اما احساس میکنم از فرط غم و اندوه سیاهی جلوی چشمامو گرفته و هیچ چیز خوبی رو نمیتونم ببینم. شعار این هفته م اینه که آی سبکی
بیا و منو رها کن از این همه بارهایی که رومه
زلالم کن
سبکم کن
سریع السیرم کن!
دلم میخاست میتونستم با جهان پیوند بخورم. خیلی جدا و منزوی یه گوشه افتادم.
حال ندارم نای تکون خوردن ندارم.
اگه خیلی خیلی اوضاع بد شد دیگه میرم شیرینی میخورم. چاقی بهتر از مرگه که.
ولی امیدوارم حال و اوضاعم بهبود پیدا کنه و بتونم رو سلامتی بمونم. آمین
ناگفته نماند که همه اینا میتونه به اضطراب مالی و ترس از کم شدن و نداشتن پول هم مربوط باشه!!